بسمه تعالی

سال 64 که ازدواج کردم به خاطر کار همسرم به جزیزه قشم نقل مکان کردیم. روزهای جنگ ناجوانمردانه، مردان و زنان کشور عزیزمان سلحشورانه در برابر دشمن تا دندان مسلح، از ناموس و خاک سرزمین اسلامیمان دفاع می کردند.

سالهای سختی بود، به خاطر اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و قبل از تنومند شدن این نهال سبز انقلاب، کشور مورد هجوم دشمنان واقع شد و ما هنوز قدرت نظامی و اقتصادی کافی برای دفاع نداشتیم. 

همه با همت و فداکاری دست در دست یکدیگر به جبهه ها رفتند و با آنچه در توان داشتند، از دشمنان نهراسیدند و با توکل بر خداوند سبحان و توسل به ائمه علیهم السلام و شور حسینی که در سر داشتند، با ریختن خون رنگین خود در برابر نیروهای بعثی عراق ایستادگی کردند. آن زمان ها هم تحریم بودیم و خیلی بیشتر از امروز، وقتی که برق و آب می بایست جیره بندی شود و یا بیشتر کالاها با ایستادن در صف های طولانی و دادن کوپن به دست مردم می رسید. 

جزیزه قشم، بافتی سنتی داشت و خانه های زیبایی که با توجه به موقعیت جغرافیایی و گرما و شرجی شدید، با معماری ساده ای ساخته شده بود. زنان با لباس های محلی زیبا و رنگارنگ و برقع های قرمز و مشکی که برای محفوظ بودن از دید نامحرم، به صورتشان می زدند. کوچه های تنگ  با نخلستان و درختان تنومندی که به قشم زیبایی دو چندان می بخشید. در جزیزه قشم هم آب شیرین کافی نبود و بیشتر ساعات روز برق قطع می شد. وقتی برای خرید ارزاق به مغازه ها و یا بازارچه های کوچک قشم می رفتیم، با وجود اینکه لب مرز بودیم، باز هم می شد کالای ایرانی خرید.

چون مرز آزاد نبود و برای آوردن کالای خارجی از دبی و یا دیگر منطقه های ایالات متحده عربی قاچاق می کردند و قاچاقچیان با برخورد شدید مقامات قضایی روبرو می شدند. 

اگر فردی کالایی را از قشم به بندر می آورد به او چترباز می گفتند و وقتی که ضابطین دادگستری و نیروهای دسته شناور ژاندارمری متوجه می شدند برخورد کرده و جنس خارجی سخت و گران تر به دست مردم می رسید.

امسال نوروز هم برای دیدار با دوستان قدیم و تجدید خاطره به قشم رفتم. شهری زیبا  با جاذبه های طبیعی که دارد، بسیار مورد استقبال مسافران نوروزی از سراسر کشور بود.

جای خوشحالی است که مردم برای سیاحت و سفر به شهرهای مختلف ایران مسافرت کنند و از چهار فصل بی نظیر کشور عزیزمان که در خاورمیانه نظیر ندارد را،  از نزدیک ببینند.

 دردی که قابل توجیه نیست، گسترش بی رویه انواع و اقسام کالای خارجی و خصوصا کالای چینی که اصلا کیفیت مناسبی برای استفاده ندارد. کل بازارهای قدیمی در قشم و درگهان و پاساژهای چشم گیری که به خوبی برای جذب مشتری انواع تزئینات را به کار برده اند.

شهر شلوغ بود و بازارها شلوغ و خریدهایی که باعث بیکاری همین مردمی که با سختی به این مسافرت آمده اند خواهد شد. 

به نظر من هر کسی در قبال خود و خانواده و مردم کشورش وظیفه ای دارد و برای انجام کارهای روزمره و امرار معاش خود، باید به فکر سود همه باشد. ما به دنبال چه هستیم؟ و چطور میتوانیم به راحتی با کارهایی که شاید سود آنی برای ما داشته باشد و به مرور به زندگی ما و زندگی نسل آینده آسیب خواهد زد، فکر نمی کنیم!…

اگر لحظه ای بیندیشیم و به استقلال کشور فکر کنیم و به یاد روزهایی که با ایثار خانواده های شهداء و ازخودگذشتگی مردم غیور در هشت سال دفاع مقدس، باشیم و زحمات بزرگان دین و جوانانی که برای پیروزی انقلاب و نجات ما از سلطه بیگانگان، ایستادگی کردند و به خون سرخشان غلطیدند را، فراموش نکنیم.

شاید خیلی ها این مسئله را مطرح کنند که ” کالای ایرانی کیفیت مناسبی ندارد. “ 

بله امکان دارد که خیلی از کالاهای ما کیفیت مناسب نداشته باشد ولی باید علت را جستجو کرد و در صدد برخورد با کسانی که با بی وجدانی کالایی بی کیفیت تولید می کنند، باشیم و یا ببینیم آیا آن تولید کننده داخلی از حمایت های مناسبی برخوردار است؟ و می تواند بدون دغدغه و نگرانی از آینده شغلی کارگران و پرسنل خود به تولید بپردازد؟ و تمام این ها اتفاق نخواهد افتاد مگر تو و من با تمام وجود و با غیرت و وحدت بی مثال ایرانیان پیرو راه امام علی علیه السلام در برابر خرید کالاهای خارجی بایستیم و از ورود قاچاق با نخریدن کالای قاچاق جلوگیری کنیم. 

فقط باید لحظه ای به آینده فرزندانمان بیندیشیم و با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و تبیین شعار سال با عنوان “حمایت از کالای ایرانی” به استقلال بی بدیل ایران فکر کنیم، تا از لحاظ اقتصادی و فرهنگی نیز، ارتقاءیابیم و با قدرت بیشتری در برابر ترفندهای دشمنان بشیریت و انقلاب اسلامی ایران، خصوصا آمریکا و صهیونیست ایستادگی کنیم. 

با توکل بر خدای مهربان

ان شاءالله 

طاهره حاجیلو