
کاری که اشتباه است
سالهاست در صدد نوشتن یک کتاب با موضوعی واقعی هستم.
زندگی افراد حقیقی که مسیر خود را گم کرده اند و به جای حفظ داشته های خود در صدد گرفتن داشته های دیگران هستند.
یک زندگی حیوانی و کثیف با افکاری شیطانی …
چه کسانی قربانی هستند و چه کسانی برنده این اعمال ناشایست …
چگونه می توان تشخیص داد که در این مسیر ناهموار، راهدار و راهنما کیست؟
چرا جایگاه انسانی خود را گم کرده ایم و درصدد نابودی دیگران هستیم؟
چرا انسانی که می تواند والاتر از فرشتگان باشد و به تقرب الهی برسد از حیوان هم پست تر می شود؟
چرا جایگاه خانواده ها سست شده است و داشتن یک رفیق نارفیق اپیدمی شده و هر کسی در هر شغلی به دنبال فردی است که بخواهد تباهی را به ارمغان بیاورد.
می خواهم بنویسم که علت این نامهری ها چیست و چرا این بحث ها متداول شده است و چه کسانی مقصرند.
آیا ما اسلام را خوب نشناختیم و عمل نکردیم؟
آیا باور نکردیم که دین اسلام بهترین دین است و معرفت نداشتیم؟
یا الگویی نداشتیم و یا داشتیم و توجه نکردیم و بی چراغ بر این مسیر خطرناک قدم نهادیم؟
چه کسانی باور دارند که این دنیا فانی است و ما همه به جایی باز می گردیم که جاودانه خواهد بود؟
هم خیر جاودان و هم شر جاودان
راهمان اشتباه است و می دانیم، هزاران بار ادامه می دهیم. با سرعت نور در برابر پرتگاه ها و پیچ و خم ظلمات، در حرکت هستیم و از فنا شدن نمی ترسیم.
انگار افسون شدگان افکار شیطانیم و طلسم شده ی حصار ابلیسان زمانیم، در پی دریدن و کشتن هم نوع هستیم.
این نبود هدفی که جامعه ما داشت و هدفی که برای آن خون هزاران انسان، جاری شد.
خدایا ما را ببخش …
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حاجيلو در 1397/12/17 ساعت 12:47:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |