بهار دل

بسمه تعالی

میگویند بهار در راه است .

میگویند سال نو میشود.

 فصل طراوت و شادابی و زندگی دوباره .

همه زیباست و زیباتر شادی یک کودک تنهاست. خنده مادر منتظر است . دلخوشی غریبی که حس تنهایی دارد .

نزدیکی دلها و دوری از کینه، بدی،حسادت،

توجه به فرهنگ غنی اسلامی ما، الگوی والای ما، و تمامی عشق ما به اعتقادات ماست.

ما منتظر بهاریم با عنایت خدای متعال برای رهایی تمام مسلمین از چنگال دشمنان و دعا برای آزادی از ظلم و پلیدی ها .

یا زهرا (س) شروع سال با نام مبارکت آذین است . برایمان دعا کنید ….

عشق محمد (ص)

بسمه تعالی
میخواهم بگویم عاشقم و معنا کنم بودنم را ، میخواهم بگویم خدایا شکر بر این بی قراری ، میخواهم بگویم شوری که بر تمام وجودم شوق بودن بخشیده ، عشق کار خود میکند ، گلگونی رخسارم آنگاه که با دیدن گل محمدی یا فقط عطر خوش آن ناگاه بر زبانم جاریست سلامی هزار باره و صلوات بر جمال بی مثالش، این اعجاز زندگی من است بی آن هرگز جاری بودن چو آب زلال و رسیدن به دریای بیکران کمال معنا ندارد. و میخوانمت ای هم آیین من ای هم کیش و هم پیمان اینجا عاشقی رسیدن است و بی انتهاست . لبریز هستی و تشنه تر . در نهایت عقل دیوانگی عالمی دارد باز بیخود از خویشم میکند نام زیبایت ای عشق ،
یا محمد…
ای بیدلان نا انسان ، گوهری ناب است ، هرگز کدر هم نمیشود این آیینه تمام نمای هستی …
بر جمال بی مثالش صلوات
طاهره حاجیلو

سلام

سلام سلامی چو نور

سلامی به راه فاصله تا عبور

سلامی چو دریا چو موج

سلامی به رد پرواز تا رسی به اوج

سلامی که میرسد بر کمال

سلامی که روشنترست از زلال

سلامی به اندازه عاشقی

سلامی به قدر لحظه ای صادقی

شعری از حاجیلو

شهادت هنر است

امروز برای شهدا وقت نداریم

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است

ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم

در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است

بهر سفر کرببلا وقت نداریم

تقویم گرفتاری ما پر شده از زر

ای داغ دل لاله تو را وقت نداريم

هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم

خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

تجلی نور


بسم رب النور

صبح، سپیدی آسمان وبارش خوشه های زرین ، روشنایی و نور، امروز آدینه بود . عاشقی و انتظار ، زیبایی بودن و زندگی ، شادم از عطایی نو و حیات ، ولی نه دلیل شعف و شورم این نیست . امروز روز دیگریست.

امروز آمده آن شاه دو عالم ،خاتم الانبیا ،هست همه هستی، بهانه آفرینش، نهایت زیبایی، آخر عشق. که میسوزاندم از شوق وجودش و جان میبخشد. که میبالم از بودن حتی اگر سرابی باشم در میان حقیقت آب،که سیرابند تشنگان وجود باقی از غرق در دریای بیکران کمال.

رسیدن و پیوستن در جویباری که نهایتش دریاست، آرزوی من است .بی تابیم ببین و خروشم که هیچ سنگی مانعم نیست ،گرچه سیل نیستم و آرام میپیمایم این راه ، اما قدرتم از توست که عشق تو بی تابی سیلم بخشیده و مهارم مشکل است . دریابید و دستم بگیرید.

امروز شیفته ترینم .من در پی راه تو دیوانه ترینم ، من مسلمانم و شیعه اثناعشری پیرو مذهب جعفری . گوییکه زر گشته ام من در این کیمیا حل گشته ام .

میلادتان مبارک

حاجیلو